چهار شنبه دوست داشتنی

ساخت وبلاگ

سلام
اونقدر سکوته که صدای مهتابی ها رو می‌شنوم پنجره ها هم دوجداره هستند و هیچ صدایی از بیرون نمی یاد نشستم توی سکوت آرایشگاه تا موهام رنگ بگیره،خانوم آرایشگر را اصلا نمی‌شناسم که با هم معاشرت کنیم اگر قبل ترها بود و ابن همه بی حوصله نبودم الان کلی با هم دوست شده بودیم و می‌گفتیم و می خندیدیم اما اون قسمت از وجودم که تمایل به معاشرت با آدم های جدید رو داشت به کل خاموش شده اونقدر بی حس و حال و بی انگیزه ام که حتی جواب لبخند هایش رو توی آیینه هم نمی دهم میگه قهوه می خورید تشکر میکنم و میگم نه بعد هم تند تند تایپ می کنم می دونم که توی دلش داره میگه دختره زشت انگار از کون فیل افتاده اما واقعا دلم نمی‌خواهد ذهنیتش رو تغییر بدهم بگذار هر جوری که دوست داره فکر کنه مهم نیست.

بدترین نوع دلتنگی،دلتنگی برای آدمی است که مرده و هیچ کجای این عالم نمیشه پیداش کرد و من الان دچار این دلتنگی مزخرف هستم فاتحه خوندم هزار بار قرآن خوندم به خاطره های خوبمون فکر کردم حتی گل خریدم وسط هفته توی اون سکوت وحشتناک رفتم سر خاکش گریه کردم خون دماغ شدم به گه خوردن افتادم رسما چون وسط هفته توی قطعه های بهشت زهرا سگ پر نمیزنه و اگر از حال می رفتم معلوم نبود چه بلایی سرم می اومد اما خوب نشدم هنوز هم دلم تنگه آتی گفت یکی از یادگاری هایش رو دم دست بگذار همه محتویات جعبه کفش مشکی رنگی که ته ته کمد لباس هاست رو بو کردم اشک ریختم ولی خوب نشدم دلم برای حرف زدن های طولانی مون برای چایی های سرد برای غذا درست کردن هامون تنگ شده و نیستی هیچ کجا نیستی من می دونم حتی توی قبرت هم نیستی و لعنت به این دلتنگی مزخرف.

مرمر هر روز زنگ میزنه و زیر به ریز اتفاقاتی که با دلبر جدید براش اتفاق افتاده رو میگه همه حرف ها و دیالوگ هایی که رد و بدل شده رو با هم آنالیز میکنیم یک جاهایی می خندیم بلند بلند یک جاهای سکوت میشه یک وقت هابی هم با هم اختلاف نظر داریم از اینکه یک عشق جدید توی زندگیش اتفاق افتاده خیلی خوشحالم داشت از دست می رفت بچه نذر کردم ماجراشون ادامه دار بشه و طولانی همه آدم ها آدم تنهایی نیستند رسما یک جاهایی داشت خل میشد.

پ.ن :یه روزی میرسه با خودم میگم ارزششو داشت؟ همه اون فکر و خیالایی که کردی همه اون فشارایی که بهت وارد شد همه اون سختیا ارزششو داشت؟ امیدوارم جواب این سوالام اون روز بله باشه.

باید عادت کنم به روزانه نویسی...
ما را در سایت باید عادت کنم به روزانه نویسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azadeh002 بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 15:08