حسرت

ساخت وبلاگ

سلام 

من هیچ وقت های زیادی رو تجربه کردم. هیچ وقت آهسته کتاب نخوندم،هیچ وقت زودتر از ساعت 12 نخوابیدم و ادعا هم نکردم سحرخیزم اما گاهی هم بوده ام،هیچ وقت تو مهمونیا کفش پاشنه بلند نپوشیدم. هیچ وقت دوست نداشتم غیر مستقیم مخاطب قرارم بدن و هیچ وقت تا حالا سوار کشتی نشدم.

اما هیچ وقت های مهم تری هم هست مثلا"هیچ وقت ادعا نکردم چیزهای خوبی که دیگران در موردم می گن به هیچ وجه واقعیت نداره به عبارتی هیچ وقت شکسته نفسی نکردم.
به تواناییام ایمان دارم و برای خوشایند کسی هیچ وقت بیخودی ازش تعریف نمی کنم.
من هیچ وقت دلم نیومده جواب خیلی ازحرفای آزار دهنده ی آدمای دور و اطرافمو بدم.از اون دست آدمام که وقتی چند ساعت از یه اتفاق می گذره جواب های صحیح مورد نظر به ذهنم می رسه و هی بابت این قضیه خودمو عذاب می دم.
هیچ وقت دیرتر از کسی که قراره راس یه ساعتی یه جایی باشه نرسیدم .می دونم با آدما چطور کنار بیام یا بهتر بگم اگه مطابق سلیقه ی من نیستن آروم بفرستمشون تو حاشیه.
خودمو اسیر یه رابطه ی بی هدف و بی سرانجام و اعصاب خورد کن نمی کنم هیچ وقت و روحمو نجات می دم در اسرع وقت.
هیچ وقت دوستی نداشتم که یه دفعه بی مقدمه زنگ بزنه و بهت بگه چقدر دلش می خواد امروز تو رو ببینه و یا از اون مدل آدما باشه که حرف نزده اون ته ته قلبت رو می خونن و بهت می گن :یالا بگو خب چته تو امروز هان؟
هیچ وقت الکی رای موافق ندادم و دلمو به همرنگ جماعت بودن خوش نکردم.
من آدمی هستم که اگه بهم رای مخالف بدن شماره شونو هیچ وقت از تو گوشیم پاک نمی کنم بلکه نادیده اشون می گیرم و گاهی حتی اسمایل های معنی دار هم  براشون نمی فرستم.زندگی کردن تو جمع این همه آدم ریز و درشت و متفاوت تو یه جامعه ی بزرگ و بی قاعده بهم یاد داده نادیده بگیرم.
بگذرم.سرد بشم و اون آدم سابق نشم دیگه هرگز.خودِ سابقم رو بفرستم بره اون دور دورا و یه خودِ جدید رو کنم.

پ.ن:دلم معجزه می خواد 

باید عادت کنم به روزانه نویسی...
ما را در سایت باید عادت کنم به روزانه نویسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azadeh002 بازدید : 119 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 20:36